عشق.

شور  بی بدیل ؛ انعکاس انفاس آسمانی بر مخلوق ،  یادمان  یار  در یاخته ها ؛ این ودیعه ی بی نقصان  " ودود" ؛  

او همان همای نشسته بر اریکه ی جانها ، 

اعلیحضرت عشق ،  بارعام   داده است.

این شورآفرین بی منت، پیغامبربی آیین؛ پیشوای بی پیرایه، چونان آفتاب؛عالمگیروجهان تاب ، سایه ی سودازدگی بر همه ی سرها وسامان ها  گسترانیده است. این است سلطنت صادقانه ی حضرت عشق!

ای بزرگ؛  ای برترین آیت پروردگار! متعلقان و مصاحبان  تو صف بسته اند به دستیاری و دلالت:

مشتاقی ومهجوری !

 خنده وخلوت و خاطره

 شور وشعف وشعر ؛

بوسه و دیداروکنار؛

اشک وآیینه وآب

راستی و رنج 

رسوایی و رهایی و راز

 فراق و مستی

تاب وتب و تنهایی

همه درکارندو برطریق اطاعت !

ای پادشاه هفت اقلیم جان، 

والی عشق ،

در بیعت  توییم ،

دررکاب تو

تو خود ، پرچم  پاکبازی وپندار ، بیرق  بقایی.

قابی برای صیانت از نقش نگار!

تو همه ای.

 بامدادآفرینش ، صبح ازل، مطلع وجود، تو ابتدای اول، 

انتهای آخری!

درجغرافیای جانها  خوش فرمان ده !

سرحدّات جنون دربیعت بی شبهه ی توأند.

تاج بگذارو بند از پای عاشقان بگسل!

دولتت پاینده!

تا تو حکم میکنی جهان برسَبیل وصل و وحدت و وارستگی ست .

اعلیحضرت عشق.!


#مهشیدمردمی

#اعلیحضرت عشق


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها