✍✍

سوگنامه ی صحرای   منا "

منا ؛ منا ؛ منا
م مجسم !
ای صحرای صیحه و استسقاء !
ای مَقتَل مظلومیت بی منتها !
 هنوز برجای خویشتنی؟هنوز برپایی؟ برجا ؟
چگونه از مصیبت مهیب برسررفته ات شکاف  نخورده ای !؟
چگونه دهان بازنکرده ای برای  بلعیدن اَبَر حاکمان دنائت و رذالت !؟
چگونه است که تاب آورده ای؟
از کُشته  پُشته ساختند ؛ ازمیزبانی  مُشته !
از خِیلِ شیفتگان خرمن مرگ !
ازشهرامن مسلَخ !
نفرین ابدی تان باد !
بریده باد دست هایتان !
ای وارثان جاهلیت بی انجام عرب !
ای خُلفای برحق پرده داران  بی پروای حرم!
خانه ی دوست خالی کنید!
کعبه به خویش  واگذارید !
خاک خدا  بشوییداز نُحُوست نامتان !
ای واماندگان در واحه های وهابیت!
شمایان رابا سفره داری خوان دوست چکار !؟
گنداب جان برگیرید ودر فراخنای شنائت تاریخ رخ پنهان کنید !
جمله جمرات آغازتاانجام جهان بدرقه ی راهتان !
بر گورهایتان رقص شمشیر خواهندگذارد !
ای خلفای خفت و خباثت !
چگونه بر پیکردین تاختید؟
چه کردیدبایادمان بهشت درزمین ؟ چگونه از صف درصف زائران کوی دوست ؛ سلسله جبال نیستی افراشتید !؟چگونه پیچیده در ردای خادم الحرمین  مجاهدان فی سبیل  عشق را در تف و تحقیر و تنگنا نفس بریدید؟
بریده باددستهایتان !
زودا که در شراره های آتش درآیید !!

سَیَصلی ناراً ذاتَ لهب.!

#مهشید مردمی 
#اعلیحضرت عشق


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها